چه زمانی باید از یک رابطه پرتنش خارج شویم؟ 21 نشانه
همه روابط، فراز و نشیبهایی دارند. اما گاهی اوقات، تنش در یک رابطه به حدی میرسد که دیگر قابل تحمل نیست و آسیبهای جدی به سلامت روان و جسم ما وارد میکند. تصمیمگیری برای خروج از یک رابطه پرتنش، یکی از سختترین تصمیمات زندگی است. اما گاهی تنها راه برای حفظ آرامش و شادی، همین است.
در اینجا 21 نشانه که نشان میدهند شاید زمان خروج از رابطه شما فرا رسیده باشد را بررسی میکنیم:
- 💥
تحقیر و توهین:
اگر شریک زندگیتان به طور مداوم شما را تحقیر میکند و به شما توهین میکند، این یک علامت هشدار جدی است. - 💥
کنترلگری:
تلاش برای کنترل زندگی، دوستان، خانواده و تصمیمات شما نشانهای از یک رابطه ناسالم است. - 💥
خشونت فیزیکی یا کلامی:
هر نوع خشونت، چه فیزیکی و چه کلامی، خط قرمز است و نباید تحمل شود. - 💥
تهدید:
اگر شریک زندگیتان شما را تهدید میکند، امنیت شما در خطر است. - 💥
بیاحترامی به مرزها:
نادیده گرفتن نیازها و خواستههای شما و عبور از مرزهای شخصیتان. - 💥
دروغگویی و فریب:
فقدان صداقت و اعتماد، پایههای یک رابطه سالم را از بین میبرد. - 💥
انزوای اجتماعی:
تلاش برای دور کردن شما از دوستان و خانوادهتان. - 💥
حسادت افراطی:
حسادت بیش از حد و بیمورد که منجر به شک و کنترل میشود. - 💥
عدم مسئولیتپذیری:
عدم پذیرش اشتباهات و انداختن تقصیر به گردن شما. - 💥
انتقاد مداوم:
انتقادهای بیپایان و تخریبکننده که عزت نفس شما را هدف قرار میدهند. - 💥
عدم حمایت:
نبود حمایت عاطفی و روانی در زمانهای سخت. - 💥
تغییر هویت:
احساس میکنید برای حفظ رابطه، مجبور به تغییر خودتان شدهاید. - 💥
احساس دائمی ناامنی:
حس مداوم ناامنی و ترس از ترک شدن. - 💥
فقدان صمیمیت:
کاهش یا فقدان صمیمیت عاطفی و فیزیکی. - 💥
عدم تمایل به حل مشکلات:
عدم تمایل به گفتگو و یافتن راه حل برای مشکلات رابطه. - 💥
تکرار الگوهای مخرب:
تکرار مداوم مشاجرات و رفتارهای مخرب بدون تغییر مثبت. - 💥
اعتیاد:
وجود اعتیاد در شریک زندگیتان که زندگی شما را تحت تاثیر قرار میدهد. - 💥
بیتفاوتی:
بیتفاوتی نسبت به احساسات و نیازهای شما. - 💥
خیانت:
خیانت عاطفی یا فیزیکی. - 💥
عدم رشد فردی:
احساس میکنید در این رابطه، امکان رشد و پیشرفت ندارید. - 💥
احساس اسارت:
احساس میکنید در این رابطه گیر افتادهاید و راه خروجی ندارید.
اگر با تعداد زیادی از این نشانهها روبرو هستید، وقت آن رسیده است که به طور جدی به فکر خروج از رابطه باشید. این کار آسان نیست، اما برای سلامت روان و جسم شما ضروری است. به خودتان اجازه دهید که رها شوید و به سوی یک زندگی بهتر قدم بردارید.
چه زمانی باید از یک رابطه پرتنش خارج شویم؟ 21 نکته مهم
1. آزار جسمی یا تهدید به آن
آزار جسمی تحت هیچ شرایطی قابل قبول نیست. حتی یک بار هم کافیست تا خطر جدی را هشدار دهد. اگر مورد آزار جسمی قرار گرفتید یا تهدید به آن شدید، فوراً رابطه را ترک کنید. سلامتی و امنیت شما اولویت دارد. به خودتان یادآوری کنید که لیاقت شما بیشتر از تحمل خشونت است. به دنبال کمک حرفهای باشید و با دوستان و خانوادهتان در این مورد صحبت کنید. شما تنها نیستید. هیچ توجیهی برای آزار جسمی وجود ندارد، حتی اگر طرف مقابل عذرخواهی کند یا قول بدهد که دیگر تکرار نخواهد شد. از خودتان در برابر آسیبهای بیشتر محافظت کنید و رابطه را ترک کنید.
2. آزار کلامی و تحقیر مداوم
آزار کلامی، اگرچه به اندازه آزار جسمی مشهود نیست، اما میتواند به شدت مخرب باشد.تحقیر مداوم، توهین، تمسخر و انتقادهای بیوقفه از عزت نفس شما میکاهد.اگر دائماً احساس میکنید که در حال راه رفتن روی پوست تخم مرغ هستید و از ترس واکنش طرف مقابل نمیتوانید خود واقعیتان باشید، این یک نشانه هشدار دهنده است.آزار کلامی میتواند به تدریج اعتماد به نفس شما را از بین ببرد و شما را وابسته به طرف مقابل کند.به خودتان یادآوری کنید که شما شایسته احترام هستید و نباید اجازه دهید کسی با شما بدرفتاری کند.
اگر با فردی هستید که به طور مداوم شما را تحقیر میکند، به فکر ترک رابطه باشید.
آزار کلامی میتواند به صورت پنهانی و تدریجی رخ دهد، بنابراین مراقب الگوهای رفتاری باشید.تشخیص آزار کلامی و پذیرش اینکه این رفتار نادرست است، اولین قدم برای خروج از رابطه است.
3. کنترلگری و محدود کردن آزادی
کنترلگری به معنای تلاش برای محدود کردن استقلال و آزادی شما است.این میتواند شامل کنترل کردن روابط شما با دوستان و خانواده، نحوه خرج کردن پول، یا حتی نحوه لباس پوشیدن شما باشد.اگر احساس میکنید که دائماً باید از طرف مقابل اجازه بگیرید یا برای هر کاری توضیح دهید، این یک نشانه از کنترلگری است.کنترلگری میتواند به تدریج شما را از دنیای بیرون جدا کند و شما را وابسته به طرف مقابل کند.به خودتان یادآوری کنید که شما حق دارید انتخابهای خودتان را داشته باشید و کسی نباید سعی کند شما را کنترل کند.
اگر با فردی هستید که سعی میکند شما را کنترل کند، به فکر ترک رابطه باشید.
کنترلگری اغلب به همراه حسادت و سوء ظن همراه است.مقابله با کنترلگری میتواند دشوار باشد، زیرا طرف مقابل ممکن است آن را به عنوان “نگرانی” یا “عشق” توجیه کند.
4. بیاحترامی و نادیده گرفتن نیازها
در یک رابطه سالم، هر دو طرف باید به نیازهای یکدیگر احترام بگذارند و سعی کنند آنها را برآورده کنند.اگر احساس میکنید که نیازهای شما به طور مداوم نادیده گرفته میشود و طرف مقابل به شما بیاحترامی میکند، این یک نشانه هشدار دهنده است.بیاحترامی میتواند به صورتهای مختلفی ظاهر شود، از جمله قطع کردن حرف شما، مسخره کردن علایق شما، یا نادیده گرفتن احساسات شما.اگر احساس میکنید که در رابطه شنیده نمیشوید و طرف مقابل به شما اهمیت نمیدهد، این یک نشانه است که باید رابطه را ترک کنید.
به خودتان یادآوری کنید که شما شایسته احترام و توجه هستید و نباید اجازه دهید کسی با شما بدرفتاری کند.
اگر با فردی هستید که به شما بیاحترامی میکند و نیازهای شما را نادیده میگیرد، به فکر ترک رابطه باشید.نادیده گرفتن نیازهای عاطفی میتواند به مرور زمان منجر به احساس تنهایی و افسردگی شود.گاهی اوقات بیاحترامی به صورت غیرمستقیم و با بهرهگیری از زبان بدن یا لحن صدا منتقل میشود.
5. دروغگویی و پنهانکاری مداوم
اعتماد، پایه اصلی هر رابطه سالمی است. اگر طرف مقابل به طور مداوم به شما دروغ میگوید یا چیزهایی را از شما پنهان میکند، اعتماد شما به او از بین میرود. دروغگویی و پنهانکاری میتواند به شکلهای مختلفی ظاهر شود، از جمله دروغهای کوچک و بیاهمیت گرفته تا دروغهای بزرگ و مهم. اگر احساس میکنید که نمیتوانید به طرف مقابل اعتماد کنید، این یک نشانه است که باید رابطه را ترک کنید. به خودتان یادآوری کنید که شما شایسته حقیقت هستید و نباید با دروغ و فریب زندگی کنید. اگر با فردی هستید که به طور مداوم به شما دروغ میگوید، به فکر ترک رابطه باشید. ترمیم اعتماد پس از دروغگویی میتواند بسیار دشوار باشد و اغلب نیاز به تلاش و تعهد هر دو طرف دارد. دروغگویی مکرر نشان دهنده عدم احترام به شما و رابطه است.
6. عدم مسئولیتپذیری
در یک رابطه سالم، هر دو طرف باید مسئولیت اعمال خود را بپذیرند و از اشتباهات خود درس بگیرند.اگر طرف مقابل هرگز مسئولیت اشتباهات خود را نمیپذیرد و همیشه دیگران را سرزنش میکند، این یک نشانه هشدار دهنده است.عدم مسئولیتپذیری میتواند به شکلهای مختلفی ظاهر شود، از جمله انکار اشتباهات، توجیه رفتار نادرست، یا مقصر دانستن دیگران.اگر احساس میکنید که طرف مقابل هیچگاه اشتباهات خود را نمیپذیرد و همیشه تقصیر را به گردن شما میاندازد، این یک نشانه است که باید رابطه را ترک کنید.به خودتان یادآوری کنید که شما مسئول رفتار دیگران نیستید و نباید مسئولیت اشتباهات آنها را بر عهده بگیرید.
اگر با فردی هستید که هرگز مسئولیت اشتباهات خود را نمیپذیرد، به فکر ترک رابطه باشید.
عدم مسئولیتپذیری نشان دهنده عدم بلوغ عاطفی و عدم تمایل به رشد و تغییر است.زندگی با فردی که مسئولیت پذیر نیست، میتواند بسیار خستهکننده و فرساینده باشد.
7. سوء استفاده عاطفی (Emotional Abuse)
سوء استفاده عاطفی شامل رفتارهایی است که هدف آنها آسیب رساندن به سلامت روانی و عاطفی شما است. این میتواند شامل تهدید، ارعاب، دستکاری، تحقیر و منزوی کردن شما باشد. سوء استفاده عاطفی میتواند بسیار ظریف و پنهان باشد، اما تاثیرات مخربی بر عزت نفس، اعتماد به نفس و سلامت روان شما خواهد داشت. اگر احساس می کنید که به طور مداوم مورد سوء استفاده عاطفی قرار می گیرید، ضروری است که برای محافظت از خودتان، رابطه را ترک کنید. سوء استفاده عاطفی غالبا با الگویی از قربانی سازی و مقصر نشان دادن طرف مقابل همراه است. حتی اگر طرف مقابل ابراز پشیمانی کند، الگوی سوء استفاده عاطفی به احتمال زیاد تکرار خواهد شد. به دنبال کمک حرفه ای و حمایت باشید تا بتوانید اثرات سوء استفاده را التیام بخشید.
8. اعتیاد و سوء مصرف مواد
اعتیاد به مواد مخدر یا الکل میتواند تاثیر ویرانگری بر یک رابطه داشته باشد. سوء مصرف مواد میتواند منجر به تغییرات رفتاری، دروغگویی، پنهان کاری، بی توجهی به مسئولیت ها و خشونت شود. اگر شریک زندگی شما با اعتیاد دست و پنجه نرم می کند و تمایلی به دریافت کمک حرفه ای ندارد، ممکن است لازم باشد برای حفظ سلامت و ایمنی خودتان رابطه را ترک کنید. شما نمی توانید کسی را مجبور به ترک اعتیاد کنید. این یک تصمیم شخصی است که نیازمند اراده و تعهد خود فرد است. حتی اگر شریک زندگی شما به دنبال درمان باشد، بهبودی یک فرآیند طولانی و دشوار است و ممکن است در طول این فرآیند، رابطه دچار آسیب های جدی شود. مراقب سلامت روان و عاطفی خودتان باشید و از خودتان در برابر اثرات مخرب اعتیاد محافظت کنید.
9. خیانت عاطفی یا جسمی
خیانت، چه عاطفی و چه جسمی، میتواند اعتماد و صمیمیت را در یک رابطه از بین ببرد.خیانت نشان دهنده عدم احترام، تعهد و صداقت است.ترمیم رابطه پس از خیانت میتواند بسیار دشوار باشد و نیازمند تلاش و تعهد هر دو طرف است.اگر اعتماد شما به طور کامل از بین رفته است و نمی توانید شریک زندگی خود را ببخشید، ممکن است بهتر باشد رابطه را ترک کنید.به خودتان زمان بدهید تا احساسات خود را پردازش کنید و تصمیم بگیرید که چه چیزی برای شما بهتر است.خیانت عاطفی میتواند به همان اندازه خیانت جسمی دردناک باشد و شامل برقراری ارتباط صمیمی و عاطفی با فردی غیر از شریک زندگی خود است.
اگر شریک زندگی شما به طور مکرر خیانت می کند و هیچ تمایلی به تغییر ندارد، نشانه ای است که رابطه ارزش ادامه دادن ندارد.
اعتماد شکسته شده میتواند تاثیرات طولانی مدتی بر روابط بعدی شما داشته باشد.
10. تفاوتهای اساسی و غیرقابل حل
داشتن تفاوت در عقاید، ارزشها و اهداف زندگی طبیعی است. اما اگر تفاوتهای اساسی و غیرقابل حلی با شریک زندگی خود دارید که بر سر آنها به توافق نمیرسید، ممکن است رابطه محکوم به شکست باشد. این تفاوتها میتواند شامل دیدگاههای متفاوت در مورد فرزندپروری، مسائل مالی، سبک زندگی، و اهداف بلندمدت باشد. اگر احساس میکنید که دائماً در حال جنگیدن بر سر این تفاوتها هستید و هیچ راهی برای حل آنها وجود ندارد، بهتر است رابطه را ترک کنید. تلاش برای تغییر دادن شریک زندگی خود یک استراتژی ناموفق است و تنها منجر به ناامیدی و رنجش بیشتر خواهد شد. به جای تلاش برای تغییر دادن یکدیگر، به دنبال فردی باشید که با او سازگاری بیشتری داشته باشید. گاهی اوقات، بهترین راه برای دوست داشتن کسی، رها کردن او است.
11. فقدان صمیمیت عاطفی و ارتباط
صمیمیت عاطفی و ارتباط، پیوند دهندهی اصلی یک رابطه است.اگر احساس میکنید که از لحاظ عاطفی از شریک زندگی خود جدا شدهاید و نمیتوانید با او ارتباط برقرار کنید، این یک نشانه هشدار دهنده است.فقدان صمیمیت عاطفی میتواند به صورتهای مختلفی ظاهر شود، از جمله عدم تمایل به صحبت کردن در مورد احساسات، عدم وجود مکالمات عمیق و معنادار، و عدم ابراز محبت و علاقه.اگر احساس میکنید که در رابطه تنها هستید و شریک زندگی شما حضور عاطفی ندارد، بهتر است رابطه را ترک کنید.صمیمیت عاطفی نیازمند تلاش و تعهد هر دو طرف است.
اگر یکی از طرفین تمایلی به برقراری ارتباط عاطفی نداشته باشد، رابطه محکوم به شکست است.
به خودتان یادآوری کنید که شما شایسته یک رابطه صمیمی و معنادار هستید.فقدان صمیمیت عاطفی میتواند منجر به احساس نارضایتی، تنهایی و افسردگی شود.گاهی اوقات، صمیمیت عاطفی با گذشت زمان و به دلیل استرس و مشکلات زندگی کاهش مییابد.در این صورت، تلاش برای بازگرداندن صمیمیت میتواند موثر باشد.
12. حسادت و سوء ظنهای بیمورد
حسادت در حد متعادل، نشاندهنده اهمیت دادن به رابطه است.اما حسادت بیش از حد و سوء ظنهای بیمورد میتواند رابطه را خفه کند و منجر به درگیریهای مداوم شود.اگر شریک زندگی شما به طور مداوم به شما حسادت میکند، شما را متهم به خیانت میکند و سعی میکند روابط شما با دیگران را کنترل کند، این یک نشانه هشدار دهنده است.حسادت و سوء ظنهای بیمورد نشاندهنده عدم اعتماد و ناامنی در رابطه است.اگر احساس میکنید که نمیتوانید به شریک زندگی خود اعتماد کنید و به طور مداوم باید بیگناهی خود را ثابت کنید، بهتر است رابطه را ترک کنید.
به خودتان یادآوری کنید که شما مسئول احساسات و رفتارهای شریک زندگی خود نیستید.
حسادت و سوء ظنهای بیمورد میتواند منجر به آزار عاطفی و کنترلگری شود.بهترین راه برای مقابله با حسادت، برقراری ارتباط با صداقت و شفاف با شریک زندگی است.
13. عدم حمایت و تشویق از رشد فردی
در یک رابطه سالم، هر دو طرف باید از رشد فردی یکدیگر حمایت کنند و یکدیگر را تشویق کنند تا به اهداف خود برسند.اگر شریک زندگی شما از پیشرفت شما ناراحت میشود و سعی میکند شما را از رسیدن به اهدافتان باز دارد، این یک نشانه هشدار دهنده است.عدم حمایت از رشد فردی میتواند به صورتهای مختلفی ظاهر شود، از جمله انتقاد از تلاشهای شما، مسخره کردن رویاهای شما، و بیاهمیت جلوه دادن دستاوردهای شما.اگر احساس میکنید که شریک زندگی شما مانع پیشرفت شما میشود و شما را از رسیدن به پتانسیل خود باز میدارد، بهتر است رابطه را ترک کنید.
به خودتان یادآوری کنید که شما شایسته یک رابطه هستید که در آن بتوانید رشد کنید و به بهترین نسخه خودتان تبدیل شوید.
عدم حمایت از رشد فردی میتواند منجر به احساس ناامیدی، بیارزشی و نارضایتی شود.به دنبال فردی باشید که به شما ایمان داشته باشد و شما را تشویق کند تا به رویاهای خود برسید.یک رابطه سالم باید فضای امنی برای رشد و شکوفایی هر دو طرف فراهم کند.

14. احساس خستگی و فرسودگی عاطفی
رابطهای که به جای انرژی دادن، شما را خسته و فرسوده میکند، ارزش ادامه دادن ندارد.اگر به طور مداوم احساس میکنید که drained شدهاید و نمیتوانید انرژی خود را برای سایر جنبههای زندگی حفظ کنید، این یک نشانه هشدار دهنده است.
خستگی و فرسودگی عاطفی میتواند به صورتهای مختلفی ظاهر شود، از جمله بیحوصلگی، بیانگیزگی، احساس ناامیدی، و مشکل در تمرکز.اگر احساس میکنید که رابطه شما به یک کار طاقتفرسا تبدیل شده است و هیچ لذتی از آن نمیبرید، بهتر است رابطه را ترک کنید.
به خودتان یادآوری کنید که شما شایسته یک رابطه هستید که به شما انرژی بدهد و شما را شاد کند.
خستگی و فرسودگی عاطفی میتواند منجر به مشکلات جسمی و روانی شود.مراقب سلامت خود باشید و از خودتان در برابر استرس و فشار بیش از حد محافظت کنید.
15. قطع ارتباط با دوستان و خانواده
یکی از نشانه های خطرناک در یک رابطه سمی، جدا شدن از شبکه حمایتی خود، یعنی دوستان و خانواده است.شاید شریک زندگی تان شما را تشویق کند که وقت کمتری با آنها بگذرانید یا عملا باعث ایجاد درگیری و تنش بین شما و عزیزانتان شود.این انزوا باعث می شود وابستگی بیشتری به شریک زندگی تان پیدا کنید و خارج شدن از رابطه سخت تر شود.اگر متوجه شده اید که ارتباطتان با افرادی که برایتان مهم هستند کمرنگ شده، این یک زنگ خطر جدی است.احیا کردن ارتباطات قبلی میتواند یک گام مهم در جهت رهایی از رابطه سمی باشد.
یک شریک سالم، از روابط شما با دوستان و خانواده حمایت می کند و آن را یک تهدید نمی داند.
گوش دادن به نظرات دوستان و خانواده در مورد رابطه تان میتواند دیدگاه جدیدی به شما بدهد.هرگز اجازه ندهید کسی شما را از افرادی که دوستتان دارند و نگران شما هستند دور کند.
16. عدم تمایل به حل مشکلات
وجود مشکل در هر رابطه ای طبیعی است. اما تفاوت بین یک رابطه سالم و سمی در نحوه برخورد با این مشکلات است. اگر شریک زندگی تان از گفتگو در مورد مشکلات رابطه اجتناب می کند، حاضر به مصالحه نیست یا همیشه تقصیر را به گردن شما می اندازد، احتمال بهبود رابطه بسیار پایین است. در یک رابطه سالم، هر دو طرف باید تمایل به پذیرش مسئولیت، تلاش برای درک دیدگاه طرف مقابل و پیدا کردن راه حل مشترک داشته باشند. اگر دائما در حال جنگیدن هستید و هیچ پیشرفتی در حل مشکلات دیده نمی شود، نشانه ای است که رابطه به بن بست رسیده است. تلاش های یک طرفه برای حل مشکلات، منجر به خستگی و ناامیدی خواهد شد. گاهی اوقات، عدم تمایل به حل مشکلات ناشی از ترس از تغییر یا ترس از دست دادن است.
17. احساس گیر افتادن و ناامیدی
اگر به طور مداوم احساس می کنید که در رابطه گیر افتاده اید و هیچ راهی برای بهبود اوضاع وجود ندارد، این یک نشانه قوی است که باید رابطه را ترک کنید.احساس ناامیدی و نداشتن امید به آینده میتواند تاثیرات منفی بر سلامت روان و جسم شما داشته باشد.شاید بارها تلاش کرده باشید رابطه را بهتر کنید، اما هیچ کدام از تلاش هایتان نتیجه ای نداشته باشد.در این شرایط، پذیرفتن این که رابطه به پایان رسیده است میتواند دشوار باشد، اما برای سلامت خودتان ضروری است.به خودتان اجازه دهید که غمگین باشید و سوگواری کنید، اما اجازه ندهید که این غم و اندوه شما را فلج کند.
به دنبال حمایت از دوستان، خانواده یا یک درمانگر باشید تا بتوانید با احساسات خود کنار بیایید و مسیر جدیدی را در زندگی خود پیدا کنید.
گاهی اوقات، ترک کردن یک رابطه به معنای رها کردن رویاهایی است که با شریک زندگی تان داشتید، اما این به معنای رها کردن رویاهای خودتان نیست.
18. محرومیت از استقلال و هویت فردی
در یک رابطه سالم، هر دو طرف باید استقلال و هویت فردی خود را حفظ کنند. اگر شریک زندگی تان سعی می کند شما را به یک کپی از خودش تبدیل کند یا از علایق و ارزش های شما انتقاد می کند، این یک نشانه هشدار دهنده است. از دست دادن استقلال و هویت فردی میتواند منجر به احساس بی هویتی، سردرگمی و از دست دادن عزت نفس شود. یک شریک سالم، از رشد و پیشرفت شما به عنوان یک فرد مستقل حمایت می کند. اگر احساس می کنید که در رابطه تبدیل به سایه ای از شریک زندگی تان شده اید، وقت آن رسیده است که رابطه را ترک کنید.
19. کاهش عزت نفس و اعتماد به نفس
یک رابطه سالم باید باعث افزایش عزت نفس و اعتماد به نفس شما شود. اگر به طور مداوم مورد انتقاد، تحقیر یا سوء استفاده قرار می گیرید، به مرور زمان عزت نفس و اعتماد به نفس شما کاهش می یابد. کاهش عزت نفس و اعتماد به نفس میتواند منجر به افسردگی، اضطراب و سایر مشکلات روانی شود. به خودتان یادآوری کنید که شما لایق احترام، محبت و قدردانی هستید.
اگر متوجه شده اید که عزت نفس و اعتماد به نفس شما در رابطه کاهش یافته است، برای محافظت از سلامت روان خود، رابطه را ترک کنید. به دنبال کمک از یک درمانگر باشید تا بتوانید عزت نفس و اعتماد به نفس خود را بازیابی کنید.
20. عدم تمایل به تغییر رفتارهای مخرب
گاهی اوقات، هر دو طرف در رابطه رفتارهای مخربی دارند که به رابطه آسیب می رساند. اما اگر یکی از طرفین تمایلی به پذیرش اشتباهات خود و تلاش برای تغییر رفتارهای مخرب نداشته باشد، احتمال بهبود رابطه بسیار کم است. تغییر رفتار نیازمند خودآگاهی، تمایل به رشد و تعهد به ایجاد تغییرات پایدار است. اگر شریک زندگی تان بارها قول داده است که تغییر می کند، اما هیچ اقدامی برای تحقق این قول ها انجام نمی دهد، نشانه ای است که او واقعا تمایلی به تغییر ندارد. به خودتان یادآوری کنید که شما مسئول تغییر دادن رفتار دیگران نیستید. اگر می خواهید رابطه ای سالم داشته باشید، باید با فردی باشید که تمایل به رشد و تغییر داشته باشد. درخواست کمک از یک درمانگر میتواند به افراد کمک کند تا الگوهای رفتاری ناسالم را شناسایی کرده و مهارت های جدیدی بیاموزند.
21. تکرار الگوهای مخرب گذشته
اگر در رابطه الگوهای مخربی که قبلا تجربه کردهاید، دوباره تکرار میشوند، این یک نشانه هشدار دهنده است. این الگوها میتوانند شامل خشونت، بیاحترامی، دروغگویی یا کنترلگری باشند. تکرار الگوهای مخرب نشاندهنده این است که مشکل اساسی در رابطه حل نشده است و احتمالاً دوباره تکرار خواهد شد. به خودتان یادآوری کنید که شما لایق یک رابطه سالم و امن هستید و نباید الگوهای مخرب گذشته را تحمل کنید. قطع کردن چرخه خشونت و سوءاستفاده، نیازمند شجاعت و اراده قوی است.






