سلام به همه مامان های گل! این یه پست جمع و جوره از تجربیات بچه داری که توی نی نی سایت خوندم و به نظرم خیلی مفید و بامزه بودن. امیدوارم شما هم ازش لذت ببرید.

بیشتر این موارد از دل بحث‌ها و تبادل نظرها در نی نی سایت بیرون اومده، جایی که مامان‌ها مشکلات، شادی‌ها و راهکارهای خودشون رو با بقیه به اشتراک می‌ذارن.

• 💥“وقتی پسرم خواب بود، خواستم یه کم استراحت کنم، ولی یهو با صدای بلند گفت مامان! از جام پریدم دیدم داره تو خواب حرف میزنه!”
• 💥“دیروز دخترم تمام رژ لبمو مالیده بود به دیوار. یه تابلوی هنری خیلی قشنگ درست کرده بود!”
• 💥“شوهرم یه شب بچه‌رو خوابوند. بعد نیم ساعت اومد گفت دیگه بچه نمیارم. فهمیدم یه شب کل سال‌ها تاثیر داره!”
• 💥“یه بار پسرم با ماژیک ابروهای خودشو کشیده بود. قیافش خیلی باحال شده بود!”



• 💥“دخترم عاشق اینه که با قابلمه و ملاقه بازی کنه. منم صداشو ضبط کردم گذاشتم زنگ گوشیم!”
• 💥“وقتی بچم گریه می‌کرد، یه آهنگ براش گذاشتم. دیدم خودشم داره باهاش گریه می‌کنه!”
• 💥“یه بار بچه‌رو بردم دکتر، دکتره گفت خیلی شیطونه. بچم گفت نه، من مودبم!”
• 💥“شوهرم وقتی بچه رو پوشک می‌کنه، کلی عطر و ادکلن هم بهش میزنه. فکر می‌کنه خیلی هنرمنده!”
• 💥“بچه‌م فکر می‌کنه همه غذاها اسمشون اَخ هست!”
• 💥“یه بار بچه‌م داشت نقاشی می‌کشید، ازش پرسیدم چی داری می‌کشی؟ گفت یه هیولا که داره مامانمو می‌خوره!”
• 💥“پسرم عاشق اینه که موهای منو بکشه. فکر می‌کنه یه بازی جدیده!”
• 💥“وقتی بچه‌رو می‌برم پارک، فقط می‌خواد با چرخ‌های ویلچر پیرمردا بازی کنه!”
• 💥“یه شب پسرم تب داشت، تمام شبو بغلش کردم. صبح دیدم خودم هم تب کردم!”
• 💥“دخترم هر وقت می‌خواد یه چیزی رو پنهان کنه، می‌ذاره زیر فرش!”
• 💥“بچه‌م فکر می‌کنه وقتی من میرم دستشویی، دارم میرم سفر!”
• 💥“یه بار بچه‌م یه سوسک دید، گفت مامان، یه نی نی دیگه!”
• 💥“شوهرم یه شب بچه‌رو برد بیرون. وقتی برگشت، بچه‌م داشت پشت شوهرم رو نقاشی می‌کرد!”
• 💥“پسرم هر وقت می‌خواد یه چیزی بخوره، اول به من تعارف می‌کنه. بعد خودش همشو می‌خوره!”
• 💥“دخترم فکر می‌کنه همه مردها باباش هستن. هر جا مرد ببینه، می‌گه بابا!”
• 💥“یه بار بچه‌م تو خواب حرف می‌زد، منم گوش کردم. داشت لیست خریداشو می‌گفت!”

این فقط یه گوشه کوچیک از دنیای شیرین و پرماجرای بچه داری بود. امیدوارم از خوندنش لذت برده باشید.

خیلی از این خاطرات نشون میدن که بچه ها چقدر خلاق و بامزه هستن و چطور می‌تونن زندگی ما رو پر از لحظه‌های به یادموندنی کنن.

به امید روزهای شاد و پر از خنده!

خاطرات بچه داری: خلاصه ای از تجربیات نی نی سایتی ها

1. شب بیداری های بی پایان

به یاد دارم روزهای اول که فکر می کردم دیگه خواب درست و حسابی ندارم. ساعت ۲ نصف شب، ساعت ۴ صبح. . . انگار شیفت شب تو معدن طلا (از نوع پوشکی!) داشتم. خیلی از نی نی سایتی ها هم از همین موضوع می نالیدن و دنبال راهی برای بهبود خواب نوزاد و البته خودشون بودن!یه سری راه حل های جالب پیشنهاد میدادن مثل تاب دادن بچه یا بهره‌گیری از صدای سشوار!واقعا شب بیداری ها یه مرحله ی طاقت فرسا ولی اجتناب ناپذیر بود. اون موقع ها بود که فهمیدم مادر بودن یعنی ایثار و از خود گذشتگی. ولی تهش وقتی اون صورت معصوم رو میدیدی همه ی خستگی ها یادت میرفت. الان که بزرگتر شده دلم واسه اون شب بیداری ها تنگ شده!

2. شیر خوردن های بی وقفه

مثل یه پمپ بنزین سیار بودم! انگار بچه فقط باید شیر بخوره و بخوابه. بعد دوباره شیر بخوره!خیلی از مامانا تو نی نی سایت در مورد اینکه شیرشون کمه یا زیاده، سوال میپرسیدن. یکی میگفت عرق رازیانه خوبه، یکی میگفت قطره شیرافزا. خلاصه هر کی یه چیزی پیشنهاد میداد و منم همه رو امتحان میکردم!یادمه یه بار انقدر شیر خورده بود که بالا آورد. . . بیچاره من!بعد فهمیدم باید آروغشو میگرفتم. یه تکنیک دیگه یاد گرفتم!شیر خوردن یه چالش بزرگ بود، هم برای من هم برای بچه.

3. پوشک عوض کردن های مداوم

فکر کنم رکورددار عوض کردن پوشک تو فامیل بودم! یه بار در عرض یه ساعت، سه تا پوشک عوض کردم!تو نی نی سایت در مورد مارک های مختلف پوشک بحث های مفصلی میشد. کدوم بهتره؟ کدوم ضد حساسیته؟منم کلی هزینه کردم تا بهترین مارک رو پیدا کنم!یه بار یادمه پوشک نم پس داده بود و همه لباساش کثیف شده بود. کلی خندیدم!عوض کردن پوشک دیگه برام یه کار عادی شده بود، مثل آب خوردن!البته بوی بدش هنوزم اذیتم میکنه!ولی خب، چاره ای نبود، بچه داری همینه دیگه!

4. حمام کردن های پر استرس

اولین بار که خواستم بچه رو حموم کنم، دست و پام می لرزید. می ترسیدم از دستم سر بخوره!تو نی نی سایت یه سری ویدیو آموزشی بود که خیلی کمکم کرد. یه سری وسایل مخصوص حموم نوزاد هم خریدم که کارم راحت تر بشه. یادمه یه بار آب خیلی داغ شده بود و بچه کلی گریه کرد. خیلی ناراحت شدم!بعدها دیگه حرفه ای شدم و بچه کلی تو حموم کیف میکرد. حمام کردن یه تجربه ی پر استرس ولی شیرین بود. الان که بزرگ شده دلم واسه اون روزا تنگ شده.

5. گریه های بی دلیل

بعضی وقتا بچه فقط گریه میکرد، بدون هیچ دلیلی! نه گشنه بود، نه پوشکش کثیف بود، نه خوابش میومد. فقط گریه!تو نی نی سایت میگفتن کولیک داره. یه سری دارو و قطره هم معرفی میکردن. منم همه رو امتحان کردم ولی فایده نداشت!فقط باید بغلش میکردم و راه می رفتم تا آروم بشه. گریه های بی دلیل خیلی کلافه کننده بود ولی خب چاره ای نبود. بعدها فهمیدم که فقط نیاز به آغوش من داشته. بچه ها خیلی زود بزرگ میشن، قدر لحظات رو باید دونست.

6. دندان درآوردن های دردناک

دوران دندان درآوردن یه جهنم واقعی بود! بچه بی قرار و بد غذا شده بود. تو نی نی سایت میگفتن ژل دندان بزنید. یه سری اسباب بازی مخصوص هم معرفی میکردن. منم هر کاری که از دستم بر میومد انجام دادم. یه بار تب کرد و مجبور شدم ببرمش دکتر. دندان درآوردن یه دوره ی سخت برای من و بچه بود. ولی خب، بالاخره تموم شد و یه دندون خوشگل درآورد!هر مرحله از رشد بچه یه چالش جدید داره.

7. غذا دادن های پر دردسر

وقتی شروع کردم به دادن غذای کمکی، انگار وارد یه جنگ تمام عیار شدم! بچه همه رو تف میکرد بیرون!تو نی نی سایت میگفتن باید صبور باشم و غذاهای مختلف رو امتحان کنم. منم هر روز یه غذای جدید درست میکردم و با هزار ترفند بهش میدادم. یه بار کل خونه رو با پوره هویج رنگی کرد!غذا دادن یه پروسه ی زمان بر و طاقت فرسا بود. ولی خب، بالاخره یاد گرفت غذا بخوره و منم نفس راحتی کشیدم. تغذیه ی درست بچه خیلی مهمه.

8. چهار دست و پا رفتن های هیجان انگیز

وقتی بچه شروع کرد به چهار دست و پا رفتن، انگار یه موجود فضایی وارد خونه شده بود!همه جا رو میگشت و هر چیزی که دم دستش بود رو برمیداشت. تو نی نی سایت میگفتن باید خونه رو ایمن کنم تا آسیبی نبینه. منم همه ی پریزها رو پوشوندم و وسایل خطرناک رو جمع کردم. چهار دست و پا رفتن یه مرحله ی مهم در رشد حرکتی بچه بود. کلی باهاش بازی میکردم و ذوق میکردم. خیلی زود بزرگ شد و راه افتاد.

9. اولین قدم های لرزان

اولین قدم هایی که برداشت، اشک شوق رو تو چشام جمع کرد. انگار دنیا رو بهم داده بودن. تو نی نی سایت میگفتن باید تشویقش کنم تا بیشتر راه بره. منم کلی براش دست میزدم و هورا میکشیدم. اولین قدم ها یه خاطره ی فراموش نشدنی بود. حس غرور و خوشحالی داشتم. بچه ها خیلی سریع مراحل رشد رو طی میکنن.

10. گفتن اولین کلمه

وقتی اولین کلمه رو گفت، قلبم وایساد! باورم نمیشد!یه حس وصف نشدنی داشتم. تو نی نی سایت میگفتن باهاش حرف بزنم تا دایره لغاتش گسترده تر بشه. منم هر روز براش کتاب میخوندم و شعر میخوندم. گفتن اولین کلمه یه لحظه ی جادویی بود. از اون روز به بعد دیگه شروع کرد به حرف زدن و سوال پرسیدن. یادگیری زبان یه فرایند شگفت انگیز است.

11. خرابکاری های بامزه

بچه ها استاد خرابکاری هستن! یه بار کل خونه رو با ماژیک رنگی کرد!یه بار هم یه گلدون رو شکوند!تو نی نی سایت میگفتن باید باهاش مدارا کنم و عصبانی نشم. منم سعی میکردم خونسرد باشم و باهاش بازی کنم. خرابکاری هاش خیلی بامزه بود و منو میخندوند. البته بعدش باید کلی تمیزکاری میکردم!بچه ها با خرابکاری هاشون کلی خاطره میسازن.

12. بیماری های ناگهانی

بیماری بچه ها همیشه یه کابوسه! یه بار سرما خورد و تب کرد. خیلی نگران شدم. تو نی نی سایت میگفتن باید ببرمش دکتر و دارو بدم. منم هر کاری که دکتر گفت انجام دادم. بیماری بچه ها خیلی سخته و آدم رو داغون میکنه. ولی خب، بالاخره خوب شد و منم نفس راحتی کشیدم. سلامتی بچه ها از همه چیز مهمتره. باید مراقبشون باشیم.

13. واکسن زدن های پر استرس

واکسن زدن همیشه یه استرس بزرگ برای من بود. بچه کلی گریه میکرد و منم دلم میسوخت. تو نی نی سایت میگفتن بعد از واکسن کمپرس سرد بذارم و استامینوفن بدم. منم همه ی این کارها رو انجام میدادم. واکسن زدن یه کار ضروریه ولی خب خیلی سخته. بعد از واکسن بچه بی حال و بی اشتها میشد. ولی خب، بالاخره تموم شد و واکسن هاشو زد. واکسن ها برای سلامتی بچه ها خیلی مهم هستن.

14. خرید لباس های رنگارنگ

خرید لباس برای بچه ها خیلی لذت بخشه! کلی لباس های رنگارنگ و خوشگل میخریدم. تو نی نی سایت میگفتن لباس های نخی و راحت بخرم. منم همیشه بهترین جنس ها رو انتخاب میکردم. پوشوندن لباس های خوشگل به بچه ها خیلی کیف میده. البته خیلی زود هم براشون کوچیک میشد!خرید لباس یکی از لذت های بچه داریه. بچه ها تو لباس های رنگی خیلی ناز میشن.

15. بازی کردن های بی وقفه

بچه ها عاشق بازی کردن هستن! کلی باهاش بازی میکردم و میخندیدیم. تو نی نی سایت میگفتن بازی های فکری و آموزشی باهاش انجام بدم. منم سعی میکردم بازی های متنوعی باهاش انجام بدم. بازی کردن با بچه ها خیلی لذت بخشه و انرژی میده. بچه ها با بازی کردن خیلی چیزها یاد میگیرن. باید وقت بیشتری رو با بچه هامون بازی کنیم. بازی کردن باعث تقویت هوش و خلاقیت بچه ها میشه.

16. مسافرت های خانوادگی

مسافرت رفتن با بچه ها یه کم سخته ولی خب خیلی هم خاطره انگیزه!تو نی نی سایت میگفتن باید وسایل ضروری بچه رو با خودم ببرم. منم همیشه یه ساک پر از وسایل بچه داشتم. مسافرت های خانوادگی باعث میشه کلی خاطره های خوب بسازیم. بچه ها تو مسافرت خیلی چیزها یاد میگیرن و با محیط های جدید آشنا میشن. باید بیشتر با بچه هامون مسافرت بریم. مسافرت ها باعث تقویت روابط خانوادگی میشه.

17. تولد گرفتن های باشکوه

تولد گرفتن برای بچه ها خیلی هیجان انگیزه! کلی تزیینات و کیک و کادو. تو نی نی سایت ایده های خیلی خوبی برای تولد گرفتن بود. منم همیشه سعی میکردم بهترین تولد رو برای بچه ام بگیرم. تولد یه روز خاص و به یاد موندنیه. بچه ها عاشق تولد گرفتن هستن. تولد گرفتن باعث میشه بچه ها احساس ارزشمندی کنن. باید تولد بچه هامون رو جشن بگیریم.

18. دلتنگی برای لحظات کودکی

بچه ها خیلی زود بزرگ میشن و ما دلمون برای لحظات کودکی شون تنگ میشه. یادمه وقتی کوچیک بود چقدر ناز و معصوم بود. تو نی نی سایت میگفتن باید از لحظات کودکی بچه هامون عکس و فیلم بگیریم. منم کلی عکس و فیلم ازش دارم. بزرگ شدن بچه ها یه نعمت و یه غمه. باید قدر لحظات با هم بودن رو بدونیم. دلتنگی برای لحظات کودکی یه حس شیرین و تلخه.

19. دیدن موفقیت های فرزند

وقتی بچه هامون موفق میشن، انگار دنیا رو بهمون میدن. حس غرور و خوشحالی داریم. تو نی نی سایت میگفتن باید از موفقیت های بچه هامون حمایت کنیم. منم همیشه سعی میکنم بهشون انگیزه بدم. دیدن موفقیت های فرزند یه هدیه ی الهیه. بچه ها آینده سازان کشور هستن. باید بهشون کمک کنیم تا به آرزوهاشون برسن. موفقیت فرزند، موفقیت پدر و مادر هم هست.

20. عشق بی قید و شرط مادرانه

عشق مادرانه یه عشق بی قید و شرط و بی انتهاست. هیچ چیزی تو دنیا باهاش قابل مقایسه نیست. تو نی نی سایت میگفتن باید همیشه به بچه هامون عشق بورزیم. منم تمام تلاشم رو میکنم تا بهترین مادر دنیا باشم. عشق مادرانه قوی ترین نیروی دنیاست. بچه ها با عشق مادرانه بزرگ میشن و شکوفا میشن. باید به بچه هامون نشون بدیم که چقدر دوستشون داریم. عشق مادرانه تا ابد پایدار خواهد بود.